داستانک سهم
داستانک سهممشتش را باز نمی کرد،هر چه اصرار کردم بی فایده بود،می دانستم چیزی در دستش است،که می خواهد ، تنها برای خودش باشد.با همه تلاشی که کرد ، سرانجام ،آبنبات از گرم...
۰
۲۲۱
داستانک سهممشتش را باز نمی کرد،هر چه اصرار کردم بی فایده بود،می دانستم چیزی در دستش است،که می خواهد ، تنها برای خودش باشد.با همه تلاشی که کرد ، سرانجام ،آبنبات از گرم...