غزل دل نگار
و سلام که نام خداست غزل دِلْ نگار نوشتم از تو و دلتنگی و یک بغض افسرده، تماشای جهان ِ سرد و تاریکی که پژمرده.وباز هم از غروبی که دگر بی رنگ ز ِ امید است، طلوعی که نگاهش ...
۰
۲۱۵
و سلام که نام خداست غزل دِلْ نگار نوشتم از تو و دلتنگی و یک بغض افسرده، تماشای جهان ِ سرد و تاریکی که پژمرده.وباز هم از غروبی که دگر بی رنگ ز ِ امید است، طلوعی که نگاهش ...