۳ سال پیش
» شعر عطر گلاب
شعر سپید
عطر گلاب
تقدیم به رسول عشق و مهربانی
تاریخ کوچک است،
می بینم که مدام تکرار می شود.
برای به تو رسیدنش،
هنوز قرن ها زمان باقیست.
تاریخ حسود است،
و تاب مرور مهرورزی های تو را ندارد....
تو، به بزرگی خودت، او را ببخش....
همانند همان روزها که بخشیدی....
اگر سنگی...تیری...زخمی...و کلامی....
بر بلندای بیکران انسانیت و بندگی ات،
سایه افکند....
تو، می گذری....
این راز پاکی آب هاست....
و تو، می بخشی...
ای رحمه للعالمین ، ای سرور جهانیان....
می بینم، لبخند محمدی ات را (صل الله علیه وآله وسلم)......
عطر گلاب می آید.....
لبخند تو ،
پاسخ تمامی، سایه های پوچ است....
زیرا تو....
هرگز، سایه نداشتی.....
*عید مبعث بر تمام عاشقان مبارک باد *