خاطرات امام خمینی ره ۲
با بچهها رو راست باشيدامام به دختر من كه از شيطنت بچه ی خود گله می كرد، می گفتند: من حاضرم ثوابی را كه تو از تحمل شيطنت حسين می بری با ثواب تمام عبادات خودم عوض كنم. عق...
۰
۳۸۲
با بچهها رو راست باشيدامام به دختر من كه از شيطنت بچه ی خود گله می كرد، می گفتند: من حاضرم ثوابی را كه تو از تحمل شيطنت حسين می بری با ثواب تمام عبادات خودم عوض كنم. عق...
خاطرات امام خمینی (ره)(( احساس كردم نوبت من است ))در يكی از آن روزها كه نوبت شستن ظروف به عهده من بود، احساس خستگی می كردم و از خواهر خود خواستم كه به جای من آن مسئوليت را ...