شعر خود آ
به نام خدا شعر خود آ ماه مهمانی تو باز آمدهوقت نجوا، سوز دل، راز آمدهدل شده بی تاب ِ اشک و توبه ها دردها و ناله ها و ندبه هابر سر سفره شده مهمان توچه نوازش ها شود بر خوا...
۰
۲۸۳
به نام خدا شعر خود آ ماه مهمانی تو باز آمدهوقت نجوا، سوز دل، راز آمدهدل شده بی تاب ِ اشک و توبه ها دردها و ناله ها و ندبه هابر سر سفره شده مهمان توچه نوازش ها شود بر خوا...
شعر میهمانی اذان عاشقی ، باز شروع شد، سپیده تا سحر ، پرواز داریم، دو بال جانمازت را گشودی؟ بیا با ما ، یه دنیا راز داریم.دلی، آغاز لحظه ، واژگون شد، ز شوق واژه ی پروان...