۳ سال پیش
» شعر بیا
شعر ِ بیا
سَبُک ، طلوع ِ شفق،
ستاره ها برهوت،
ماه و ناخنک زدن از شب،
آسمان: سکوت،سکوت.
ناگشوده های کوه،
از غرور سرد ِ زمین،
نغمه ی سیاه دلم،
راه ناپایان،
دشمنی نشسته کمین....
این همه سراب ظهور،
این همه سراب ظهور....
این همه طلوع شب!؟
پوپک طلایی عشق،
سربزن به کوچه ی ما،
بگذر از سکوت و سردی ها،
از نگاه تیره ی ماه،
بگذر از غرور زمین،
یک کلام ساده: بیا......
شعر : نسترن صمدپور