یکی از بزرگترین مشکلات انسانها در عصر حاضر ، احساس پوچی،تنهایی و افسردگی است.
روی آوردن انسانها به دنیای مجازی و تکنولوژی،
علاوه بر اینکه آنها را از یکدیگر دور ساخته ، موجب شده است که از نیازهای اساسی روح خویش نیز غافل شوند.
نیاز پناه جستن به یک قدرت بزرگ و توانمند که قادر است تمام ناراحتی ها و مشکلات را برطرف نموده و ما را در
سایه ی امن محبت و توجه خود حفظ نماید.
اگر کمی در زندگی خود دقیق شویم خواهیم دید تمام ساعاتمان را با کارهایی پر نموده ایم که با آرامش و آسایش روحی ما فاصله دارد و بسیاری از برنامه های روزانه ی ما در نقطه ی مقابل آن قرار دارند.
انسان به طور فطری طالب پرستش است،
و نیاز به تکیه گاهی امن و استوار دارد
و روح انسان هر چقدر از این جایگاه امن دور شود ، به تناوب از آرامش و سلامتی فاصله خواهد گرفت.
و گرفتار تنهایی ، پوچی ، خستگی و ....
خواهد شد. آن زمان است که انگیزه و تلاش بی معنا می شوند و ناامیدی و افکار منفی به سراغ انسان می آیند.
وقتی تمام درهای امید و روشنایی را بروی خودمان بسته ایم ، وقتی از منشاء نور و آرامش و امید دور شده ایم ،
وقتی در گرداب دنیای مدرن عقلانی، تک بعدی، مادی و شلوغمان که خود ساخته ایم ، غرق شده ایم،
چه چیزی و چه کسی و چه نیرویی توان رهایی و نجات ما را از این برهوت و گرداب دارد؟
چه کسی می تواند از اعماق جسم و روح و خواسته هایمان باخبر باشد؟
چه کسی می تواند روح سیاه و زنگ زده ی ما را جلا داده و پاک نماید؟
چه کسی لایق این است که به او پناه جسته و از او طلب یاری نماییم؟
چه کسی تواناتر و آگاه تر و نزدیکتر از همه به ماست؟
آیا زمان آن نرسیده که تارهای پوشالی دنیا را از روحمان بزداییم ،
و به دنیای سرد و بی روح ماشینی خود، پایان داده و از قله های سیاه نا امیدی به آغوش ِ امن و پر مهر پروردگارمان باز گردیم؟!؟
آیا آن که ما را خلق کرده، به حال و صلاح ما آگاه تر نیست؟
پس بیایید آستین همت را بالا بزنیم،
در چشمه ی زلال عشق ، وضو گرفته و بر خاک بندگی سجده نماییم.
بیایید طعم دل انگیز عشق را بچشیم.
بیایید ،
باز هم بنده ی خدا باشیم.
نسترن صمدپور
مجله ارم بلاگ