به نام خداآخرین طلوعدیگر نخواهد زد ز مشرق سَر سپیده،زیرا که داغ خانه ی حیدر(علیه السلام) شنیده.طوفانی از بغض و حسد، بر خانه ی او،خیمه زده و خانه را آتش کشیده.زهرا بلاگ...

۰ ۲۹۵

شعر منتقم کرّار تک سوار ِ بی نظیر،عشق را ، تویی سفیر،تو بزرگی و کبیر.سروری ، تویی امیر،تو زلالی ، تویی سپید،مثل تو ، این جهان ندید.تو بهاری و بی خزان ،تو طلوعی ، تو جاو...

۰ ۸۲۹

به نام خدادر پی مافیای خود باشیمشاید شما هم بازی مافیا را دیده باشید و یا در این بازی شرکت کرده و آن را تجربه کرده اید.در بازی مافیا، تعدادی شهروند،سه مافیا،یک دکتر و ...

۰ ۳۹۲

با بچه‌ها رو راست باشيدامام به دختر من كه از شيطنت بچه ی خود گله می كرد، می گفتند: من حاضرم ثوابی را كه تو از تحمل شيطنت حسين می بری با ثواب تمام عبادات خودم عوض كنم. عق...

۰ ۳۸۳

میلاد حضرت زینب سلام الله علیها و روز پرستار مبارکمی آیی مثل بهار ، گامهایت لبریز آرامش است.می آیی و زندگی می بخشی ،خط می کشی بر تمام دردها و رنج‌ها.چون باران می باری ...

۰ ۷۸۵۵

داستان کوتاه امیدمرد خیلی تنها بود،با اینکه از شلوغی وسروصدا بیزار بود ولی قفسی داشت،که آشیانه ی یک قناری شده بود.قناری تنها همدم وهمراز او بود.هرروز صبح،به او سلام ...

۰ ۲۹۰

(( باز هم بنده ی خدا باشیم ))یکی از بزرگترین مشکلات انسانها در عصر حاضر ، احساس پوچی،تنهایی و افسردگی است. روی آوردن انسانها به دنیای مجازی و تکنولوژی،علاوه بر اینکه آن...

۰ ۳۲۴

شعر نو (( انتظار ))باران،از پشت شیشه ،به خاموشی من می نگرد،من به رویای طلوع خورشید،مانده در تاریکی،خاموشی...خورشید بیا،مرا روشن کن.شاعر :نسترن صمدپورمجله ارم بلاگ

۰ ۵۳۳

خاطرات امام خمینی (ره)(( احساس كردم نوبت من است ))در يكی از آن روزها كه نوبت شستن ظروف به عهده من بود، احساس خستگی می كردم و از خواهر خود خواستم كه به جای من آن مسئوليت را ...

۰ ۶۳۱

داستانک((چشم های بارانی)) رفتگربود.همیشه در حال‌ جارو کردن شهر ،آرزو می کرد روزی حرم امام رضا علیه السلام را جارو کند.نگاهش به مکان نبود ،‌ بلکه فاصله ی دلش را تا شایس...

۰ ۲۶۵

به نام خدا قرار دلها اى قرار ِ دل از سفر ، برگرد،مه ِ تابان تر از قمر ، برگرد.زده شبْ خيمه بر جهان، آقا،تو طلوعى ، تويى سحر ، برگرد.كوهى از غم شده به دل آوار،زده غم بر دل...

۰ ۲۹۹