گره...باز...
شعر گره ...باز...دوباره نسیم و ، دوباره اشک و فواره ها،دوباره بوی محبت ، صدای نقاره ها،دوباره گره...باز...گره...بازگره،به پنجره فولاد ، امید ِ آواره ها...شاعر :نسترن صمدپور
شعر گره ...باز...دوباره نسیم و ، دوباره اشک و فواره ها،دوباره بوی محبت ، صدای نقاره ها،دوباره گره...باز...گره...بازگره،به پنجره فولاد ، امید ِ آواره ها...شاعر :نسترن صمدپور
تا صبحشعر سپید مهتاب را به دار آویختم، شاید زودتر، روز شود،اما دهن کجی ستاره ها، امانم را بریده.دنبال گوسفند می گردم،یعنی همه قربانی شده اند؟!چشم هایم را می مالم، تا ...
شعر آسمانی پروازبرداشتی از سوره فیلدر بیابان گل بود،چشمه ای از یک دور،سایه ی زیبایی،هدیه ای در دل نور.یک سبد تنهایی،در درون یک خار،کینه ای می پاشید،روی گلدان یار.گل ...
شعر ایست !ایست! ثانیه توقف کن،جاده ی عبور را بستند،تا شروع دوباره ی راه،آهسته تر قدم بگذار،گام های تو خسته اند.لحظه ی دوباره سفر،هیچ پیدا نیست،با تمامی بغض شب،باورم ی...
شعر مهر ِ رضا (علیه السلام)آهی به دل،بغض گلو، شوق نگاه : درماندگی. گویم دلم؟راهم بده، تنها شدن : آوارگی. سوز و نوا، آوای راه، زنگ درون : خط خوردگی.مرداب عشق،سرداب روح، بی...
اسم ِ اعظم*در وصف امام علی علیه السلام*به دنبال تو می گردم، میان کوچه های شهر، میان باغ و نخلستان، میان آیه های ِ درد. تو نبض ِ بُغض ِ نشکفته،دل ِ پرپر، تو هم پای ِ تمام ...
شعر ِ بیاسَبُک ، طلوع ِ شفق،ستاره ها برهوت،ماه و ناخنک زدن از شب،آسمان: سکوت،سکوت.ناگشوده های کوه،از غرور سرد ِ زمین،نغمه ی سیاه دلم،راه ناپایان،دشمنی نشسته کمین....ا...
داستانک خانه ی عنکبوتکودک در آغوش مادرش بود و به مرد می نگریست;مرد عجیبی بود، و لبخندی بر لب داشت.ولی شبیه آدم های مهربان نبود.مادرش با التماس و خواهش، از اوضاع بد زند...