
جمعه های بی تو
شعر جمعه های بی تو این جمعه نیامدی وچهارده قرن گذشت.در راه ِ رسیدن توبر در ماندم،من منتظر و چشم به راهت هستم. هر جمعه به جمعهذکر دارم که بیا،می دانم که خودمدلیل آهت هس...


شعر جمعه های بی تو این جمعه نیامدی وچهارده قرن گذشت.در راه ِ رسیدن توبر در ماندم،من منتظر و چشم به راهت هستم. هر جمعه به جمعهذکر دارم که بیا،می دانم که خودمدلیل آهت هس...
به نام خداشعرامید ِ آخراز خیمه های کودکان، می آید از هر سو صدا،هر گوشه ای از تشنگی، برداشتند دست دعا.آتش گرفته قلب او ، از دیدن این صحنه ها،عباس(علیه السلام) آماده شد...
به نام خداغزلقرار ِ حسین (علیه السلام) در راه میدان می روی، خواندی اذان ِ آخرت،می آید از خیمه صدای ِ عمه ی غم پرورت.تو قصد رفتن کرده ای، اما کمی آرام تر،قبل وداع، قدری ب...
غزلاَحْلی مِنَ الْعَسَلبا قامت کوچک خود محشر به پا کردی ببین،جسم تو در آغوش ِ من، پایت رسیده بر زمین.در زیر سم اسب ها ماندی و یا در زیر پا؟!با من بگو کی قاسمم(علیه السل...
شعر عشق ِ تو ققنوس استمی دمد هر سال عشقت بر سر خاکسترم،می شود زنده ز ِ عطر و بوی تو پا تا سرم.می شوم ققنوسی و از خاکها پر می کشم،جامی از مهر تو را من یکسره سر می کشم.می زن...
شعر غمشب ِ بیداد خداحافظی است،غم چنین می خواند:شب ، شب عاشقی است.قلب ِ غم خالیست، از این واژه ها،دل پر از شور لقا،چشم غم، دیده همه نادیده ها.صبح، را نیز، غم بیدار کرد،ک...
شعر همچون دریابیکرانی تو و یادت زیباست راه تو ، راه ِ وصال مولاستاسم تو وِرد ِ زبان ِ همگانجایگاه تو بلند و والاستطی نمودی ره زهد و عرفانبه طوافی که به دور آقاستعزتی ک...
شعر در راه سوخته ام،سوخته ای،جان مرا،بی آتش و بی هیزم و دود.در غم و داغ ِ دلی،که شده خاکستر.تو بگو،می شوم ققنوسی،پر کشم تا افلاک؟!سوختنم داشته است،بی تو چه سود ؟!گل به ...
به نام خداشعر جان ِ ایران عطر تو پیچیده میان کل ایراناز تو رسیده بر دلم سودای ایمانحقْ ، نام ِ تو را برترین یادها زدتو آمدی ، عطر تو را بر بادها زدسیمای تو آیینه ای از ...
به نام خداشعر روز ِ امید شد غروب جمعه و باز از غیابت دل شکستهفته ی قبلی به دل گفتم که می آیی تو زود عاقبت غم آمد و در خانه ی قلبم نشستشکوه از تو نیستباید قاضی خود می شدم...
به نام خداشعر نبض ِ بندگیاز میان عیدها گشته به حق، بهتر غدیر،در میان روزها بوده تک و برتر غدیرپیش او الماس و زر دیگر ندارد قیمتی،از میان عیدها باشد فقط گوهر غدیرشد غد...
شعر هادی دلها تابیده ز ِ آسمان یک نورِ دِگر افتاده میان قلب ها شورِ دگرهادی شده ای تا که بگیری دستمعاشق شده دل به تو به یک جورِ دگر * ولادت امام هادی علیه السلام مبارک ب...
شعر بالاتر از قُله تو معدن علم و فضیلت از خدا بودیدر راه او جان بر کف هر چه بلا بودیپاک و مطهر بودی و از نور حق لبریز،از راه غیر حق تو همواره جدا بودیچشمه ی علم تو همار...
به نام خداشعر چشمه ی خورشید آنکس که ستایشت نکرده او کیست؟محبوب تر از تو در همه عالم نیستتو دُرّ ِ یگانه ای به دریای جهانکس نیست بگوید که مقام ِ تو چیستگفتند همه ، به حق...
شعر عروج نورصفحه صفحه ی تاریخ را می زنم ورق.یک نورزِ آسمان دنیا تابید.تو روح خدا بُدی، شُدی ابر ِ یقین.وَ باور تو ،بروی دلها بارید.از مکتب تومیان ایران و جهانصد لاله ز ...
به نام خالق زیبایی ها که زیباترینش توییشعر روزهای با تو بودن روزهای دور از توچو پاییزندسرد و خزان و زرد.دلهای دور از توچه لبریزنداز غصه ها ، دل سرد.شب های دور از تو ک...
به نام خدا شعر خود آ ماه مهمانی تو باز آمدهوقت نجوا، سوز دل، راز آمدهدل شده بی تاب ِ اشک و توبه ها دردها و ناله ها و ندبه هابر سر سفره شده مهمان توچه نوازش ها شود بر خوا...
به نام خداغزل تنها بهارنوروز آمده و بی تو بهار نیست،بر قلب تب زده بی تو قرار نیست.گر چه شکسته این دلم اما چه فایده،بر قلب خسته ای که برای تو یار نیست.در راه آمدنت بس گری...
شعربوی بارانتو سبک بال بودی و گلی عاشق،دل خود را ز ِ زندگی چیدی.در خزان و غرّش ِ طوفان،تو دلاورانه خندیدی.مثل باران یا شبیه یک نغمه،بر دل زمانه باریدی.بهر آزادی و نجاب...
شعر نوماه عاشقی مهر تو، ورای حد تصور من است.من، برای قطره ای که ریختم ز ِ چشم.تو، چه عاشقانه هدیه کرده ای،تمام کهکشان خود.من ،خسته و کبود و تار آمدم.تو،یه آسمان ستاره ب...
شعر سپیدعطر گلابتقدیم به رسول عشق و مهربانی تاریخ کوچک است،می بینم که مدام تکرار می شود. برای به تو رسیدنش، هنوز قرن ها زمان باقیست. تاریخ حسود است، و تاب مرور مهرورز...
به نام خداداستان کوتاهدر همین نزدیکیهنوز هم به دنبال نگاهت هستم ، می بینمت که از جایی همین نزدیکی ، به من می نگری. صدایت در ذهنم می پیچد و قلبم به تپش می افتد ، نوای دل ...
به نام خداداستان کوتاه پاسخ یک آه مسجد پر بود از شور و هیاهو،صدای تکبیر و صلوات بلند بود ، دلها در تپش بودند و دیده ها بارانی، حیاط مسجد ، تاب پذیرایی از این همه جمعیت ...
شعر سائل آماده ام که دلم را به ضریحت گره زنم،این قلب شکسته به جز در کویت کجا رود؟هر جا که رفته ام همه جا بسته اند در،این سائل خسته ز ِ کویت به کبریا رود.* شهادت امام ها...